|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
و تنها آن گاه که همگان مرا انکار کردید ، نزد شما باز خواهم آمد. به راستی ، برادران ، آن گاه گم گشتگان ام را با چشمی دیگر خواهم جست ؛ آن گاه با عشقی دیگر به شما عشق خواهم ورزید. نیچه یکی در میان چشم هات اتفاق می افتم از ابتدای مثلثی که ضلع چهارمش بودم تو از پای سوم محیط شروع می شوی از تکرار غیر طبیعی لبهات شطرنجی چشمهات مات کات فیلم مستند شناسنامه ات باطل می شود پرت چند شنبه هایی که گریه می کنم تدفین مرفین بالا می آوری باستان شناسان تکه هات را جا می گذارند مرگت خاک می خورد لای انگشت هات کبریت می گذارم جای چشمم تا بعد ها روشن باشی از محیط خارج می شود ضلع چهارم مثلثی که وجود خارجی نداشتم سرد خانه خانه بزرگی است می افتم روی نوار خیابان اتفاقی که چشمهات را بلعید
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
[خانه | مدیریت | شناسنامه | پارسی بلاگ ]
©Template designed by RightClick